- گل آلود
- یا خم گل آلود. کره زمین: هر شام کزین خم گل آلود بر خنبره فلک شود دود... (نظامی)
معنی گل آلود - جستجوی لغت در جدول جو
- گل آلود
- Muddy, Slushy
![تصویری از گل آلود](https://jadvaljoo.ir/WordCard/fa2en/0/0/0/8/5/fa2en-0008514.jpg)
- گل آلود
- lamacento
- گل آلود
- schlammig
- گل آلود
- błotnisty
- گل آلود
- грязный
- گل آلود
- брудний
- گل آلود
- fangoso
- گل آلود
- boueux
- گل آلود
- fangoso
- گل آلود
- modderig
- گل آلود
- कीचड़ से भरा , कीचड़
- گل آلود
- berlumpur
- گل آلود
- 진흙투성이의
- گل آلود
- בוצי , בוצי
- گل آلود
- yenye matope, yenye mudu
- گل آلود
- เลอะโคลน , เลอะเทอะ
- گل آلود
- কাদামাটির , কাদাযুক্ত
- گل آلود
- کیچڑ والا , کیچڑ
- گل آلود
- طينيٌّ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آلوده به گل آغشته به گل: گل آلوده ای راه مسجد گرفت زبخت نگون طالع اندر گرفت... (بوستان)
![تصویری از دژ آلود](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/1/5/4/amd-0015492.jpg)
خشمگین، عصبانی، خشمناک، برآشفته، غضبناک، غضب، غضب آلود، ارغند، ارغنده، شرزه، ژیان، خشمن، خشمگن، آرغده، آلغده، غرمنده، ساخط، غراشیده، غضبان، غضوب، برای مثال یکی ببر دژآلود است در جنگ / که دارد از مصاف شیر نر ننگ (خسروانی - شاعران بی دیوان - ۱۱۷)
بدخو، تندخو
بدخو، تندخو
گلاب آلوده: مگر زان گل گلاب آلود گردم ببوی از گلستان خشنود گردم. (نظامی)